آنگاه که غرور کسی را له می کنی
، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
کاش زندگــــــــی هم المثـــــــــنی داشت و ای کاش تنـــــــهایی مرا به خــــــلوت خودش دعوت نمیکرد...
مرا اینگونه باور کن کمی تنها,کمی بی کس, کمی از یاد ها رفته
نمی دانم مرا گناهی است ؟که به جرم ان غریبی وجدایی است؟؟؟؟
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
در عبور سالها
زخمی از زمانه و
خسته از خیالها
چون حکایتی مگو
رفتهام ز یادها
برگ بیدرختم و
در مسیر بادها
نه صدایی
نه سکوتی
نه درنگی
نه نگاهی
نه تو را مانده امیدی
نه مرا مانده پناهی...
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
ای طلوع اولین دوست
ای رفیق آخر من
به سلامت سفرت خوش
ای یکانه یاور من
مقصدت هر جا که باشد
هر جای دنیا که باشی
اون وره رود شقایق
پشت لحظه ها که باشی
خاطرت باشه که قلبت سپر بلای من بود
شبا دست تو
رفیق دست بی ریای من بود
یاور گذشته من
تو برو سفر سلامت
غم مخور که دوری واسه من
شده یه عادت
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
به چه میخندی تو
به مفهوم غم انگیز جدایی
به چه چیز
به شکست دل من یا به پیروزی خویش
به چه میخندی
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد
یا به افسونگری چشمانت
که مرا سوخت و خاکستر کرد
به چه میخندی تو
به دل ساده ی من که دگر تا ابد نیز به فکر خود نیست
خنده دار است.....بخند
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
زيردرختآرزو
مي خوام يه قصري بسازم پنجره هاش آبي باشه
من باشم و تو باشي يك شب مهتابي باشه
مي خوام يه كاري بكنم شايد بگي دوستم داري
مي خوام يه حرفي بزنم كه ديگه تنهام نذاري
مي خوام برات از آسمون ياساي خوشبو بچينم
مي خوام شبا عكس تو رو تو خواب گل ها ببينم
مي خوام كه جادوت بكنم هميشه پيشم بموني
از تو كتاب زندگيم يه حرف رنگي بخوني
امشب مي خوام براي تو يه فال حافظ بگيرم
اگر كه خوب در نيومد به احترامت بميرم
امشب مي خوام تا خود صبح فقط برات دعا كنم
براي خوشبخت شدنت خدا خدا خدا كنم
امشب مي خوام رو آسمون عكس چشات رو بكشم
اگه نگاهم نكني ناز نگاتو بكشم
مي خوام تو رو قسم بدم به جون هر چي عاشقه
به جون هر چي قلب صاف رنگ گل شقايقه
يه وقتي كه من نبودم بي خبر از اينجا نري
بدون يه خداحافظي پر نزني تنها نري
يه موقعي فكر نكني دلم واست تنگ نميشه
فكر نكني اگه بري زندگي كمرنگ نميشه
اگه بري شبا چشام يه لحظه هم خواب ندارن
آسموناي آرزو يه قطره مهتاب ندارن
راستي دلت ميآد بري بدون من بري سفر
بعدش فراموشم كني برات بشم يه رهگذر
اصلا بگو كه دوست داري اينجور دوست داشته باشم
اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا كاشته باشم
حتي اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه
چهره تو يادم مي یاد وقتي كه بارون مي زنه
اي كاش منم تو آسمون يه مرغ دريايي بودم
شايد دوستم داشتي اگه آهوي صحرايي بودم
اي كاش بدوني چشمات و به صد تا دنيا نمي دم
يه موج گيسوي تو رو به صد تا دريا نمي دم
به آرزوهام مي رسم اگر كه تو پيشم باشي
اونوقت خوشبخت ميشم مثل فرشته ها تو نقاشي
تا وقتي اينجا بموني بارون قشنگ و نم نمه
هواي رفتن كه كني مرگ گلهاي مريمه
نگام كن و برام بگو بگوي مي ري يا مي موني
بگو دوسم داري يا نه مرگ گلهاي شمعدوني
نامه داره تموم ميشه مثل تموم نامه ها
اما تو مثل آسمون عاشقي و بي انتها
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی لطافت گم شدن در معنی عشق
زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق
میتوان هر لحظه و هرجا عاشق و دلداده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن، اما ساده بودن
میشود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید
یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید
میتوان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود
زایش آینده را در هر خزانی دید و آزمود
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها: