دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت
هستم.کوروش گفت لیاقت شما برادرمن
است که ازمن زیباتر است و پشت شما
ایستاده.دخترک برگشت ودید کسی
نیست.کروش گفت:اگر عاشق بودی
پشت سرت را نگاه نمیکردی
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها:
عشق واقعی هیچ وقت نمیمیره
این هوس است که کمتر و کمتر میشه واز بین میره
عشق خام وناقص میگه من دوست دارم چون بهت نیاز دارم
ولی عشق کامل و پخته میگه بهت نیاز دارم چون دوست دارم
سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی توزندگیت وارد بشه
اما قلب حکم میکنه که چه شخصی در قلبت بمونه.
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها:
از تمام عشقمان، فاصله اش سهم من است
هرکجا می روم از قصّه ی عشقی سخن است
چاره ای نیست! به رویای تو عادت دارم!
این، همان سخت ترین قسمت عاشق شدن است!
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها:
بعضی دوستیها مثل قصه نوحه ، (بعضیا از ترس توفان میآن پیشت)
بعضی دوستیها مثل قصه ی ابراهیمه ( باید همه چیزتو قربانی کنی)
بعضی دوستیها مثل قصه مسیحه ( آخرش به صلیب میکشنت).
اما بیشتر دوستیها مثل قضیه موساست ، ( یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره)
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، ،
برچسبها:
همیشه باید کسی باشه که معنی سه نقطه های انتهای جمله هایت را بفهمد،
همیشه باید کسی باشه تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد،
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید بفهمد،
که اگه سکوت کردی،بفهمد....
کسی باشد که اگه بهانه گیر شدی،بفهمد...
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد به توجهش احتیاج داری...
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد....
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است،
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیر باران....
همیشه باید کسی باشد،همیشه...
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
به سلامتی درخت ، نه به خاطر میوش ، به خاطر سایش ، به سلامتی دیوار ، نه به خاطر بلندیش ، واسه اینکه هیچ وقت پشت آدم رو خالی نمی کنه ، به سلامتی دریا ، نه به خاطر بزرگیش ، واسه یک رنگیش ، به سلامتی سایه که هیچ وقت آدم رو تنها نمی ذاره .
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، تنهایی ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ادم ، ،
برچسبها:
برای خانه ی همسایه ات هم چراغ آرزو کن
قطعا حوالی خانه ات روشن تر خواهد شد . . .
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ارزو ، ،
برچسبها:
درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ.
گلها انار شد، داغ داغ. هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند. انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.
مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها: