مدت هاست که از حرف زدن میترسم! و تو تنها صدای سکوتم را به یاد می آوری
اما این بار به خاطر امروز برایت می گویم ، بخوان...
.
.
.
.
.
.
.
خواندی! دیدی که چقدر ناگفته داشتم؟ و همه این را غرور نامیدند! و حتی تو..!
این بار فکرم را تا سر حد فکر ساده نوشتم تا همه بخوانند!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
تاريخ : جمعه 30 خرداد 1393برچسب:دلتنگی, | 22:6 | نویسنده : سپید گل |