آشنايان کهن را خبري از دل تنهايم نيست
غم دل با که بگويم که کسي يادم نيست
دلم ز دست زمانه بسي تنگ است
چه کنم که کار دنيا فقط نيرنگ است
نيرنگهاي دنيا هزار و يک رنگ است
خدا کند شود پيدا دلي که با دل من يک رنگ است
يک نفس يادخدا يک سبد خاطر آسوده و شاد
يک بغل شبنم آرامش صبح يک هزار آيينه ازجنس دعا
همه تقديم تو باد
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، تنهایی ، ،
برچسبها: